کسی پرسید «مهمترین رنج نخبگان کشور چیست»؟
ساختار علم در کشور ما بیماریهایی دارد که هزینهسازترین آنها «خروج بیبازگشت نخبگان» است؛ پدیدهای خسارتبار که علیرغم تحقیقات گسترده محققان، راه حلهای ارائه شده، هنوز قدرت غلبه بر عوامل تشدیدکننده این پدیده را نیافته است.
به گزارش خبرنگار علمی ایسنا، نخبگان، سرمایههای انسانی بسیار ارزشمندی هستند که محور توسعه و ثروت ملی محسوب میشوند که اگر دیده شوند، پشتوانه عظیم فکری و اجرایی هر کشور خواهند بود. میزان ارزش نخبگان تا بدانجاست که کشورهای پیشرفته صنعتی با برنامهریزی حساب شده، پروژه «جذب تحصیلکردگان» و بویژه «شکار مغزها» را به دلیل سودهای عالی که عاید نظام اقتصادی و اجتماعی آنها کرده، هرگز تعطیل نکرده و تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند تا شرایط را برای این امر فراهمتر کنند که از آن جملهاند آمریکا، کانادا، استرالیا، فرانسه و آلمان که جزو کشورهای نخست در جذب نخبگان مهاجر به شمار میروند.
به گفته محققانی که در باب مهاجرت مغزها دست به تحقیقات جامعی زدهاند، گسترش سیل مهاجرت نخبگان و متخصصان از کشورهای در حال توسعه سبب خواهد شد که این کشورها توان بهرهگیری از علم و فناوری روز را از دست بدهند و این روند بر تولید، صادرات و توان رقابت بنگاههای اقتصادی در کشورهای مذکور اثر خواهد گذاشت.
ارزش یک میلیون دلاری جذب هر فرد تحصیلکرده برای کشور میزبان
محاسبات اقتصادی نشان داده است جذب هر فرد تحصیل کرده با مدرک کارشناسی ارشد و دکتری از کشورهای جهان سوم، یک میلیون دلار برای کشور میزبان منفعت دارد.
به گفته محققان، دامنه پیامدهای منفی مهاجرت نخبگان به حدی است که حتی در مقطعی، نظریه جبران زیان کشورهای مهاجرفرست از طریق مالیات توسط میزبان شکل گرفت.
کاهش سرانه رفاه اقتصادی با مهاجرت نخبگان
از سویی دیگر، صاحبنظران هشدار میدهند کشورها با مهاجرت نخبگان و نیروی کار متخصص به تدریج شاهد کاهش تولید سرانه رفاه اقتصادی و رشد اقتصادی و همچنین محرومیت از نیروی فعال بالقوه خواهند شد.
مهاجرت ژنها از جوامع نخبهگریز و تکثیر ژنهای هوشمند در جوامع نخبهپذیر
اما یکی از مهمترین پیامدهای مهاجرت نخبگان در صورت عدم بازگشت به کشور را باید «مهاجرت ژنها» دانست. نظریهای که نخستین بار توسط دکتر زلفی گل شیمیدان و نخبه ایرانی و دانشمند برجسته حاضر در جمع دانشمندان یک درصد برتر جهان، مطرح شد.
بر اساس این نظریه مفاهیم مهاجرت نخبگان را باید با مهاجرت ژنهای هوشمند یا ژنهای بالقوه دانایی و توانایی جایگزین کرد زیرا ژنها هستند که اطلاعات وراثتی را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند و هوش و استعداد نیز با ژنها ارتباط لاینفک داشته و این یک اصل علمی ثابت شده است.
با مهاجرت مغزها در طولانی مدت و پس از گذشت سالها ، اختلاف فاحش ژنتیکی بین کشورهای نخبهپذیر و نخبهگریز ایجاد خواهد شد
به عبارتی، هر نخبهای که از کشور خارج میشود، یک ژنوم هوشمند از کشور خارج شده و با زندگی در کشوری دیگر و ازدواج و تولید نسل در آن جا، به تکثیر ژنهای هوشمند آن کشور کمک میکند؛ لذا به تدریج درصد ژنهای هوشمند جوامع نخبهپذیر افزایش مییابد و در طولانی مدت و پس از گذشت سالها ، اختلاف فاحش ژنتیکی بین کشورهای نخبهپذیر و نخبهگریز ایجاد خواهد شد.
بدین ترتیب، جوامع نخبهگریز، با کاهش ژنهای هوشمند به تبعیت بیچون و چرا از جوامع نخبهپذیر تن در داده و اداره امور جامعه با اتکا به افرادی انجام خواهد شد که از ضریب هوشی کمتری برخوردار هستند و این به عقبماندگی این کشورها میانجامد.
کوچ نخبگان از مسائل مدیریتی در جوامع است
صاحبنظران علمی، «کوچ نخبگان» به عنوان بهترین سرمایههای انسانی را از مسائل مدیریتی کشورهای توسعهنیافته میدانند و معتقدند این کشورها در شرایطی که نیاز دارند از سرمایه انسانی برگزیده خود برای جهش اقتصادی استفاده کنند با جریان انتقال سرمایه انسانی به کشورهای توسعهیافته مواجه میشوند.
به هر روی، مهاجرت نخبگان ابعاد پیچیدهی گوناگونی دارد. صاحبنظران بسیاری معتقدند تحلیل درست این پدیده، در گام نخست نیازمند بانک اطلاعات جامعی است که بتواند مبنای آسیبشناسیها و سیاستگذاریها قرار گیرد؛ این که بدانیم در گذشته چه قدر از این سرمایه انسانی برخوردار بودیم و هم اکنون چه میزان از این سرمایه برای ما حفظ شده است. در غیر این صورت آنچه ارائه خواهد شد، آماری مشوش است که نه تنها راهگشا نیست که از فرط تکرار بینتیجه، فقط دلزدگی ایجاد خواهد کرد؛ چنانچه آمار خروج نخبگان از کشور نیز، تقریبا به همین وضع مبتلاست و از فرط پراکندگی و تضادها، قابل نتیجهگیری نیست.
دکتر صالحی امیری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در تحقیقاتی که درباره مهاجرت نخبگان در سال 88 منتشر شده، به یک آمار رسمی اشاره میکند که بر اساس آن 1826 عضو هیات علمی ثابت و تمام وقت در دانشگاههای آمریکا و کانادا مشغول به تدریس هستند و این درحالیست که تعداد اعضای هیات علمی رسمی و غیررسمی در دانشگاههای امریکا و کانادا به بیش از 5000 نفر میرسد.
همچنین نتایج تحقیقات دیگری در کشور که بر روی اعضای هیات علمی ایرانی ده دانشگاه برتر آمریکا - بر اساس نظام ردهبندی بینالمللی -انجام شده، نشان داده است 141 عضو هیات علمی ایرانی در حوزههای علوم پزشکی، علوم فنی، هنر، علوم انسانی و علوم پایه در دانشگاههای آمریکا مشغول به فعالیت هستند که از این تعداد عضو هیات علمی، 40 درصد در حوزه علوم پزشکی، 28 درصد در حوزه علوم فنی، 21 درصد در حوزه هنر و علوم انسانی، و 11 درصد در حوزه علوم پایه در این دانشگاه فعالیت دارند.
اعطای جایره علامه طباطبایی و شهید آوینی به 107 نخبه
شناسایی تنها 107 نخبه تا کنون
ضرورت داشتن بانک جامعی از سرمایه انسانی نخبه موجود در کشور که باید پیوسته و بهروز باشد (نخبه به معنی اخص آن شامل اساتید، محققان و شخصیتهای تحصیلکرده، باهوش، با استعداد و ممتازی که به مرحله تاثیرگذاری بالا در جامعه رسیدهاند) درحالیست که با وجود تاسیس بنیاد ملی نخبگان، چنین بانکی که شامل دست کم اطلاعات این دسته از نخبگان حال حاضر کشور باشد، هنوز به طور کامل تشکیل نشده و تنها آمار به کرات اعلام شده، تحت پوشش بودن 14 هزار نفر در بنیاد ملی نخبگان است که از مجموع این 14 هزار نفر، تنها 107 نخبه (90 نخبهای که جایزه علامه طباطبایی را در علوم پزشکی، فنی، علوم پایه، علوم انسانی و حدود 17 نخبهای که جایزه شهید آوینی را در بخش هنری تا کنون و طی چهار سال گذشته دریافت کردهاند) شناسایی شدهاند.
منبع:.isna.